**پايگاه تفريحي پسرايروني**
موضوعات
دوستان
  • ورزش پسرايروني
  • پسرايروني
  • انجمن پسرايروني|تفريحي,سرگرمي
  • تك داستان آموزنده
  • خريد فيلترشكن ساكس وي پي ان
  • ترفند>تازه های فناوری>عکس...........
  • دانلود فیلم های خارجی با کیفیت hd و لینک مستقیم
  • قبر افكاراتم
  • این یک آغاز است و شاید بی پایان ...
  • دارالمیزان
  • ترفند <تازه های فناوری>عکس و ..............
  • پسران سبز (سربازان کوروش)
  • Darkness
  • ایران
  • بیقرار توأم و در دل تنگــــم گله هاست
  • پاتوق دختر و پسر های ایرونی
  • عشق یه طرفه ممنوع
  • لحظه های تنهایی
  • تک عشق
  • دست های پر از خالی
  • نمایندگی قرص های مگنا آر ایکس (ZShop)
  • هیئت متوسلین به حضرت علی اصغر (ع)
  • دانلود فیلم آهنگ و موزیک
  • انتهاي روياي الهه عزيز
  • آموزشي،سرگرمي(اميدوارگلپا)
  • اشعاری از فاضل
  • تك داستان آموزنده
  • نامردی آ آ
  • طلایه دار عشق
  • mode-pic
  • ترفند>تازه های فناوری>عکس...........
  • کیت اگزوز
  • زنون قوی
  • چراغ لیزری دوچرخه

  • تبادل لینک هوشمند همین حالا لینک خودرا ثبت کنید
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان *متن های غم تنهایی-عاشقانه-معما-داستان های کوتاه* و آدرس pesarironi.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در وبگاه ما قرار میگیرد.با تشكر





    تبلیغات
    تبلیغات
    آمار وبگاه
    امكانات
    گوگل پلاس
    آخرین مطالب
    آرشیو
    پیوند روزانه
    تبلیغات
    تبلیغات
    پشتيباني وبگاه
    گالري عكس
    سوال دختر بچه ای از پدرش در حین تماشای یک سریال ایرانی

    نويسنده:

    چهار شنبه 5 مهر 1391برچسب:داستان آموزنده,



    «آره دیگه، بعضی‌ها با لباس راحتی سختشونه!»


    «پس چرا اسمشو گذاشتن لباس راحتی؟»


    «.......هیس بابایی، دارم فیلم می‌بینم.»


    « باباجون، کم آوردی؟!»


    «نه عزیزم، من کم بیارم؟ اصلا هر سوالی داری بپرس تا جواب بدم.»


    «خب راستشو بگو چرا این خانمه با مانتو خوابیده بود.»


    «چون خانم خوبیه و حجابشو رعایت می‌کنه.»


    «آهان، پس یعنی مامان من خانم بدیه؟»


    «نه دخترم، مامان تو هم خانم خوبیه.»


    پس چرا بدون مانتو می‌خوابه؟»


    «خب مامانت این‌جوری راحت‌تره.»


    «اون آقاهه هم چون می‌خواسته حجابشو رعایت کنه با کت و شلوار خوابیده بود؟»


    «نه عزیزم، اون چون خسته بود با لباس خوابش برد.»


    «پس چرا خانمش که خیلی هم خانم خوبیه بهش کمک نکرد لباسشو در بیاره؟!»


    «چون می‌خواست شوهرش روی پاهای خودش بایسته.»


    «واسه همینه که شما نمی‌تونید روی پاهای خودتون بایستید؟»


    «عزیزم مگه تو فردا مدرسه نداری؟»


    «داری می‌پیچونی؟»


    «نه قربونت برم عزیزم، اما یه بچه خوب که وسط فیلم این‌قدر سوال نمی‌پرسه؛ باشه عسل بابا؟»


    «اما من هنوز قانع نشدم.»


    «توی این یک مورد به مامانت رفتی؛ خب بپرس عزیزم.»


    «چرا باباها توی تلویزیون همیشه روی مبل می‌خوابن؟»


    «واسه اینکه تخت‌خوابشون کوچیکه، دو نفری جا نمی‌شن.»


    «خب چرا یه تخت بزرگتر نمی‌خرن؟»


    «لابد پول ندارن دیگه.»


    «پس چرا اینا دوتا ماشین دارن، ما ماشین نداریم؟»


    «چون ماشین باعث آلودگی هوا می‌شه، ما نخریدیم عزیزم.»


    «آهان،

    یعنی آدما نمی‌تونن هم‌زمان دوتا کار خوب رو با هم انجام بدن؛ اون آقاهه و

    خانومه که حجابشون رو رعایت می‌کنن، باعث آلودگی هوا می‌شن، شما و مامان

    که باعث آلودگی هوا نمی‌شین حجابتون رو رعایت نمی‌کنین؛ درست گفتم بابایی؟»


    «آره دخترم، اصلا همین چیزیه که تو می‌گی، حالا می‌شه من فیلم ببینم؟»


    «باشه،


    ببین بابایی اما تحت تاثیر این فیلم‌ها قرار نگیری بری ماشین بخری‌ها، به

    جاش برو به مامان یاد بده حجابشو موقع خواب رعایت کنه که تو این‌قدر موقع

    جواب دادن به سوالاتم خجالت نکشی!»


    نظرات شما عزیزان:

    نام :
    آدرس ایمیل:
    وب سایت/بلاگ :
    متن پیام:
    :) :( ;) :D
    ;)) :X :? :P
    :* =(( :O };-
    :B /:) =DD :S
    -) :-(( :-| :-))
    نظر خصوصی

     کد را وارد نمایید:

     

     

     

    عکس شما

    آپلود عکس دلخواه: